هوشنگ ابتهاج، نویسنده، شاعر و فعال فرهنگی ایرانی بود که در ۲۲ مهر ۱۳۲۴ در شهر رشت به دنیا آمد. پدرش نیز نویسنده بود و تاثیر بسزایی در علاقهمندی هوشنگ به ادبیات داشت. هوشنگ ابتهاج در سال ۱۳۴۶ به تهران رفت و در دوران دانشجویی خود به فعالیت در حوزههای فرهنگی، هنری و سیاسی پرداخت. او در سال ۱۳۵۷ با شعر «آفتاب» وارد دنیای ادبیات شد.
ابتهاج در دوران جوانی خود به ادبیات فارسی، ادبیات جهان و فلسفه علاقهمند شد و آثار زیادی در این حوزهها خلق کرد. از جمله آثار معروف او میتوان به «تاریخچهی ادبیات ایران»، «آفرینش»، «کتاب الف»، «کتاب ب»، «آیینهی حافظ» و «در آغوش خورشید» اشاره کرد.
هوشنگ ابتهاج در سال ۱۳۶۰ به دلیل فعالیتهای سیاسی خود به زندان افتاد و پس از چندین سال زندان در سال ۱۳۶۹ به آمریکا مهاجرت کرد. او در آمریکا به فعالیت در حوزههای فرهنگی و ادبی ادامه داد .
هوشنگ ابتهاج با نوشتن آثاری همچون «آفرینش»، «کتاب الف» و «کتاب ب»، به عنوان یکی از نویسندگان برجستهی ایران شناخته میشود. او در طول دوران زندگی خود، به فعالیت در حوزههای فرهنگی، هنری و سیاسی پرداخت و برای دفاع از حقوق مردم و مبارزه با سلطهی استبدادی، تلاش کرد.
هوشنگ ابتهاج در ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ در سن ۹۴ سالگی در شهر کلن آلمان به علت نارسایی کلیه و کهولت سن درگذشت. پیکر او صبح شنبه ۵ شهریور ۱۴۰۱ در باغ محتشم رشت به خاک سپرده شد
یکی از معروفت ترین و زیباترین اشعار سایه ، غزلی ست که در این مقاله گنجانده ایم:
درین سرای بی کسی، کسی به در نمیزند
به دشتِ پُرملال ما پرنده پَر نمیزند
یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمیکُند
کسی به کوچه سارِ شب درِ سحر نمیزند
نشستهام در انتظارِ این غبارِ بی سوار
دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمیزند
گذرگهی است پُر ستم که اندر او به غیر غم
یک صلای آشنا به رهگذر نمیزند
دل خراب من دگر خرابتر نمیشود
که خنجر غمت از این خرابتر نمیزند
چه چشم پاسخ است از این دریچههای بستهات؟
برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمیزند
نه سایه دارم و نه بر، بیفکنندم و سزاست
اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمیزند